روزهای تنهایی

روزهای تنهایی

زخم هایم به طعنه می گویند:دوستانت چقدربانمک اند...!!!

دلشکسته

تنهاترین بودم ، لحظه های سرد زندگی ام را با تنهایی میگذراندم.
تنها غم تنهایی در دل داشتم ، دیگر هیچ غمی جز این نداشتم.

برای خواندن متن به ادامه مطلب مراجعه کنید.

 

تنهاترین بودم ، لحظه های سرد زندگی ام را با تنهایی میگذراندم.
تنها غم تنهایی در دل داشتم ، دیگر هیچ غمی جز این نداشتم.
گهگاهی که دلتنگ میشدم با خدای خویش راز و نیاز میکردم.
و لحظه ای که دلم میگرفت چند قطره اشک میریختم و دلم خالی میشد.
قلبم با خدا بود ،چشمانم بهانه ای نمیگرفت و لحظه های زندگی را تنها با غم تنهایی میگذراندم.
روزی آمد که دلم اسیر شد ، اسیر دلی دیگر.
لحظه های زندگی دگرگون شد ، همه زندگی ام یاد و ذکر نام او شد.
تنها غم از دست دادن او در دلم بود ، لحظه به لحظه دلتنگش میشدم ، دلم میگرفت و اینبار به جای اشک ریختن ، زار و زار گریه میکردم.
خدا را از یاد برده بودم ، همه زندگی ام عشق بود و ذکر نام عشق.
چشمانم لحظه به لحظه بهانه دیدار با او را میگرفت.
دلم میخواست دوباره با تنهایی باشم ، غم عشق مرا میسوزاند.
اما دیگر راهی نداشتم.
عاشق ماندم ، و عاشقانه نیز در آتش عشق سوختم .
عشق مرد ، تنهایی رفت و تنها چند خاطره تلخ به جا ماند.
دیگر نه عاشق بودم ، نه تنها.
اینبار یک مجنون دل شکسته بودم.
کسی که لحظه های زندگیش سرد و بی حوصله شد ، و سهمش از این لحظه ها ناامیدی و گریه شد





نظرات شما عزیزان:

mahdis
ساعت9:17---15 اسفند 1390
likkkkkkkkkkkkkkkkkkkke doooooostam

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: غریبه ای درغزل ׀ تاریخ: سه شنبه 30 بهمن 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

درباره وبلاگ

به دل نگیر دراین ضیافت فقیرانه من دعوت نداری...! میدانی.... بهای زیادی دادم.... پیوندباآنکه دوستش ندارم... نمیدانم....عادلانه است برای تاوان پس دادنم یانه؟!!! تاوان سادگی هایم......!


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

روزهای تنهایی

CopyRight| 2009 , cilentcry.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM